دیروز شیفتم اف شد. با دختر خالم رفتم خرید. خیلی وقت بیرون نرفته بودم. یکم خرید کردم. یه جفت کش مو برداشتم، دختر خالم با خریدای خودش حساب کرد. بعدش یه دونشو داد به من. گفت من و دوستام زیاد از این کارا کردیم. یه چیزی رو ست خریدیم یا چند تا خریدیم با هم تقسیم کردیم. پرسید تو هم از این کارا با دوستات میکنی؟! گفتم نه، خیلی کارا هست که با دوستام نکردم. بعدش به این فکر کردم که دوستام چی شدن. هر کدوم یه طرف مشغول زندگی شدن از هم دور شدیم.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت